۱۳۹۲ خرداد ۲۰, دوشنبه

آیا کسی هست رای من رو دست به دست کنه برسونه به صندوق؟

از اونجایی که در کشور فخیمه کانادا امکان رای دادن وجود نداره به یک عدد هموطن عزیز نیازمندیم با شرایط زیر:
1- بنا به دلایل موجه خودش قصد رای دادن نداشته باشه
2- شناسنامه و کارت ملی داشته باشه
3- قبول کنه با شناسنامه خودش رای من رو دست به دست کنه برسونه به صندوق
اینجوری این هموطن عزیز هم کار مارو را انداخته هم میتونه وجدان راحت داشته باشه که رای نداده.

۱۳۹۲ خرداد ۸, چهارشنبه

سفر به تهران

هفته گذشته برای یه سفر به تهران برنامه ریزی کردیم. همسرم یکماه و من 2 هفته. مطلبی که میتونه به درد بقیه بخوره قیمت بلیط و نحوه خرید اونه.
برای خرید بلیط به طور معمول شما میتونید به یه آژانس سفارش بدید یا خودتون دست بکار بشید.
در حالت اول کارمند آژانس توی سیستمش یه جستجو برای شما میکنه و اگه خیلی حال بده میاد با دوتا شرکت مختلف برای شما رزرو میگیره و براتون ارسال میکنه. توی این مرحله این یک رزرو موفت برای آژانس هست و فقط این آژانس بهش دسترسی داره و میتونه براتون اون رو خریداری کنه. این نوع رزرو هیچ هزینه ای نداره ولی دورش کوتاهه مثلا بنا به شرکت هواپیمایی و تاریخ پرواز ممکنه 24 ساعت یا 4 تا 5 روز باشه. برای شرکت قطری در تابستان 24 ساعت شما این رزرو رو دارید. اگه شما دراین مدت تصمیم به خرید بگرید آژانس در لحظه خرید براتون دوباره چک میکنه و اگه بلیط ارزون تری بود براتون اون رو میگیره و گرنه همون رزرو رو براتون میخره.
اما مطلبی که درمورد قیمت بلیط هست که باید توجه بشه. ممکنه با این سوال رو برو بشیم که آیا آژانسی هست که بتواند بلیط رو ارزونتر برای ما بخره؟ (جواب: خیر، ولی یه امای بزرگ داره) در کلاس اکونومی معمولا چندین قیمت وجود داره که این قیمتها هیچ ربطی به نوع صندلی و نوع سرویس نداره و ممکنه داخل هواپیما شما و نفر کناردست شما بلیط رو با قیمتهای مختلف خریده باشند( مثلا برای تهران مونترال شما 2200$ و نقر مناری شما 1058$) اما این اختلاف از کجاست؟
عواملی که باعث ابن اختلاف میشن موارد زیر هستند:( من کارشناس فروش بلیط نیستم ممکنه عوامل دیگه ای هم باشه - عواملی مثل فصل و نمایشگاه و اتفاقات خاص  رو همه میدونن من از اونها میگذرم)
1- فاصله بین پرواز رفت و برگشت : Minimum stayمثلا اگه شما رفت و برگشتتون کمتر از یک ماه باشه هزینه شما بیش از اون کسی هست که مثلا 2 ماه بین رفت و برگشتش زمان هست.
2- شرایط تغییر تاریخ پرواز و کنسل کردن اون.
درصورتی که شما بخواهید بلیط شما flexible باشه باید مبلغ بیشتری بپردازید. در این صورت برای تغییر تاریخ پرواز یا کنسل کردن اون جریمه نمی پردازید یا کمتر می پردازید. البته بعضی وقتها این جریمه برای بلیط معمولی کمتر از اخلاف قیمتش با بلیط flexible هست.
3- زیر کلاس پروازی ( من اصطلاح دقیق اون رو نمیدونم )، در کلاس اکونومی چندین زیر کلاس مختلف وجود داره که تنها فرقشون قیمت اونهاست. این اختلاف قیمت ناشی از سیاست های بازار یابی شرکتهاست و براساس تعداد صندلی فروخته شده یا اوضاع سایر رقبا و قیمت اونهاست. مثلا ممکنه یه تبلیغ ببینید که ترکیش گفته تهران پاریس از 500 دلار ، اینجا به "از" باید توجه کرد ممکنه یه پرواز 300 تا صندلی اکونومی داشته باشه اونها میان 10 تاش رو 500 تایی درنظر میگیرن 150 تاش رو 700 دلار 90 تا 800 دلار و به همین ترتیب ... . بسته به زمان خرید ممکنه یکی از این قیمتها نصیب شما بشه. توجه داشته باشید این قضیه جدای از موارد شماره 1و 2 هست و به اونها ربط نداره و هیچ آژانسی سهمیه ای از این بلیطها یا دسترسی خاصی نداره به اونها. اما آگاهی و سواد کارمند و زمانی که برای شما صرف میکنه میتونه بلیط با قیمت و شرایط بهتری به شما پیشنهاد بده.
چند تا تجربه دارم که ممکنه به کار شما بیاد
شرکتها معمولا کمترین نرخشون رو یک دوماه قبل پرواز باز میکنن. اگه شما سه ماه فبل بخرید لزوما بهترین نرخ رو ندارید. بنا به فصل، شرکت و مسیر پروازی یه کارمند فروش با تجربه میتونه به شما بگه کی بخرید.
تورهای ایرانی به صورت فله ای پرواز ها رو رزرو میکنن و در زمان پایان رزرو دوباره اون رو تجدید میکنن. معولا 2 یا 3 هفته مونده به پرواز کلی از این آژانسها یا مشتری برا تورشون پیدا نمیکنن یا ویزا ها نمیرسه و ... در این حالت کلی قیمت خوب یه دفعه باز میشه. ( اسقند ماه اوج این شرایط هست)
برای سفر به یا از ایران معمولا ما یه توفق در مسیر داریم مثلا با Alitalia شما حتما به رم خواهید رفت. مثلا اگه شما شینگن دارید و دارید میرید مونیخ اگه وقتش رو دارید که یک یا 2 روز رو در رم بمونید برای شما بلیط تهران - مونیخ با یا بی توقف در رم فرقی نخواهد داشت. مثلا میتونید از آژانس بخواهید که در مسیر برگشت بین پرواز مونیخ --رم و رم - تهران 2 روز فاصله بندازه.(بدون هزینه اضافه)
یه نکته دیگه اینه که چندین ساله که شما میتونید پرواز رفت و برگشت خودتون رو از یک شرکت ز شهرهای مختلف بگیرید. مثلا با Alitalia تهران -مونیخ 1200 دلار برای شما تموم میشه ولی میتونید پروازتون رو تهران -> مونیخ بگیرید و برگشت رو ونیز -> تهران. در این حالت کل بلیط ممکنه بشه 1050 دلار و شما با 150 دلار اختلافش میتونید  با قطار از مونیخ برید تا ونیز . (بسیاری از آژانسها این نکته رو نمیدونن)
تجربه هایی که من داشتم:
تهران --- > فرانکفورت برگشت پاریس -----> تهران با ایران ایر - بلیطم 50 هزارتومان ارزانتر از رفت و برگشت به پاریس شد.
تهران ---> مونیخ برگشت ونیز ---> تهران با Alitalia  به همراه یک روز توقف در رم 150 دلار ارزانتر از تهران <---> مونیخ
تهران ---> بانکوک برگشت کولالامپور---> تهران با قطری 70 دلار ارزانتر از تهران -کولالامپور
تهران ---> کاتماندو برگشت دهلی ----> تهران با ایر عربی 
در نهایت بلیط تهران رو از مونترال هفته گذشته برای ماه جولای خریدم 1370 دلار و الان که چک کردم برای همون تاریخ قیمت میده 2400 دلار.     
  


۱۳۹۱ اسفند ۲۹, سه‌شنبه

از بد حادثه اینجا به پناه آمده ایم

سال نوی همه مبارک، سالی پر از سلامتی داشته باشید و دلهاتون خالی از نفرین
یه پست سریع برای جمع بندی سال 91

سال بسیار شلوغ و در همی بود. من و همسرم همراه هم توی سه کشور و 4 شهر زندگی و کار کردیم و در 5 خانه مختلف زندگی کردیم. در کل کمتر از یک ماه اون رو در ایران یک ماه و چند روز در عراق و 10 ماه هم در مونترال بودیم. بسیار دویدیم و  کلی خوش گذشت.
در این سال سه شغل مختلف داشتم و ده روز آخر در تهران و دو ماه و 18 روز اول در مونترال رو بدون کار بودم. دوباره با موی سفید برگشتم سر درس و مشق دانشگاه اونم به زبان فرانسه. در کل یکم در مورد فرانسه کمکاری کردم ولی امیدوارم بتونم جبرانش کنم.
همه چی همچنان بی ثبات داره پبش میره ما رو هم با خودش میبره.

آرزوی من برای همه سلامتی و تن درستی هست و نفرینم برای همه اونهایی که باعث شدن وطنم برام قابل تحمل نباشه و به اجبار کوچ کردم.



  

۱۳۹۱ اسفند ۱۴, دوشنبه

سرمایه گذاری در کانادا


به سه دلیل شما در کانادا به آشنایی با بازار های مالی نیاز دارید
یکی حساب پس انداز بدون مالیات TFSA، یکی حساب بازنشستگی بدون مالیات  RRSPو دیگری پس اندازها  و پولهای که با خودتون میاری کانادا.
اگه بخواهید فقط پول رو در حسابهای RRSP,TFSA پس انداز کنید عملا از بدون مالیات بودن این حسابها استفاده نکردید برای اینکه بانک نهایتا در سال به شما 1.5 تا 2 در صد سود میده که عملا مالیات زیادی نداره اما اگه کمی ریسک کنید و اون رو از طریق بانک در بازارهای مالی سرمایه گذاری کنید و مثلا سالی 6 تا 20 درصد سود به دست بیارید اون موقع بدون مالیات بودن معنا خواهد داشت.
ما هم مثل خیلی مهاجرهای دیگه بخشی از اندوخته خودمون رو به کانادا آوردیم که نه اونقدر زیاد بود که بشه باهاش کاری راه بندازیم و نه اصولا کار و کاسبی خاصی بلد هستیم که بشه با سرمایمون کاری راه بندازیم. گزینه دیگه خرید خونه بود که باز هم با توجه به میزان پول ما و نداشتن کار و تجربه کافی و عدم تصمیم برای موندن در محله ای خاص اصلا بهش فکر نکردیم.
از چندماه قبل از اینکه به کانادا بیایم سعی کردم درمورد بازار سهام اطلاعات به دست بیارم ولی با توجه به نا آشنایی به اصلاحات و همینطور درگیریهای پیش از مهاجرت خیلی به جایی نرسیدم.
نهایتا هم 6 ماه اول رو پولمون رو در حساب پس انداز معمولی گذاشتیم که بانک سالانه بهش 1.5 درصد سود میداد یعنی هیچ.
تا اینکه یه روز بالاخره با یه مشاور سرمایه گذاری بانک ار بی سی قرار گذاشتم و اون برام 2 تا چیز رو توضیح داد.
یکی اینکه خودم سهام رو مستقیم از پنل بانک بخرم و امیدوار باشم به سود دهی سهام انتخابی خودم.  مثلا برم 10 تا سهم گوگل بگیرم و 30 تا سهام هیدروکبک و 10 تا سهم هم از شرکت راه آهن و 10 اونس شمش و ... . بانک به عنوان کارگزار برام عمل میکنه و من به صورت آنلاین از پنل سایت بانک سفارش خرید میدم و با سهام کار میکنم. کلی هم بانک اطلاعات و آنالیز در مورد هر سهمی و شرکت کانادایی و بین المللی که بخوام رو در سایتش مجانی میتونم بخونم برای تحلیل فاندامنتال یه سری ابزارم داره برای تحلیل تکنیکال. اما این کار به تجربه و مهارت و دانش زیادی نیاز داره و ریسک بالایی هم داره و سالها تمرین و مطالعه و تلاش لازم داره. البته اگه دوست داشته باشید بانک ار بی سی یه اکانت تمرینی بهتون میده که میتونید باهاش با پول مجازی ولی در بازار واقعی به صورت تمرینی به خرید و فروش سهم بپردازید. در واقع تو این حساب به شما یه پنل واقعی دارید و با همون قیمت های لحظه ای کار میکند و بعد از یک دوره میتونید ببینید که آیا اینکاره هستید یا نه به هرحال این بهترین بازی استراتژی آنلاین هست که من تابحال دیدم. برای باز کردن اکانت تمرینی به این لینک مراجعه کنید.  
گزینه دوم سرمایه گذاری در سبد سهامی هست که اون رو بانک یا یکی از صدها موسسه مالی دیگه سبد گردانی میکنن. یعنی بانک آمده یه تیم از کارشناسهای مالی رو دور هم جمع کرده و اونها میان و یه سبد از سهام مختلف سود آور درست میکنن و هر روز هم بنا به شرایط بازار اون رو تغییر میدن تا سود رو بیشتر و ضرر و کمتر کنن. که به اصطلاح به اون mutual-funds میگن میتونید اطلاعات بیشتر رو از اینجا بدست بیارید.
به طور خلاصه باید به این نکات توجه کنید که اولا هیچ موسسه مالی به شما برای سود یا حتی اصل سرمایه نمیتونه تضمین بده، یعنی اگه داد 100% کلاه برداره. و دوم اینکه معمولا بانکها و این موسسات چند نوع کلاس مختلف از mutual-funds دارن که از ریسک بسیار پایین شروع میشه تا ریسک بسیار بالا و به تبع اون سودش هم با ریسک زیاد زیاد تر میشه. برای انتخاب و بررسی  میتونید از این لینک وارد بشید.
برای نمونه هم من براتون جزییات دو مدل با سود وریسک بالا و باسود و ریسک پایین رو میزارم.

من حساب با ریسک بالا رو انتحاب کردن و در دوماه گذشته 5 در صد برام سود داشته حالا باید تا آخر پاییز صبر کنم ببینم چی میشه.

۱۳۹۱ بهمن ۱۱, چهارشنبه

به یاد دیگچه سنگی یزدیمون


مدتها بود که میخواستم این پست رو بنویسم اما همیشه یادم میرفت. این پست در مورد آوردن وسایل برقی کم مصرف به کانادا هست، همونطور که میدونید به خاطر تفاوت ولتاژ ایران و کانادا باید از خیر آوردن وسایل برقی تون رو از ایران بگذرید، اما این شامل همه وسایل نمیشه و وسایلی رو میشه با خودتون بیارید.
اینجا باید بگم که الان من از طرفدارهای پرو پا قرص آوردن همه وسایل با فریت هستم و به نظرم هرچیزی رو که دارید بهتره با خودتون بیارید، این نکته رو هم باید بگم که من برای فریت مبلغ 2.7 دلار با نرخ 1265 تومان پرداخت کردم که خیلی با صرفه بود و خیلی بابت بعضی از وسایلی مه نیاوردیم افسوس میخورم.
شرح کامل داستان فریت رو اینجا نوشتم.
خوب در مورد وسایل برقی بهتره اونها رو به سه دسته تقسیم کنیم 1- وسایل برقی با وات بالا مثل اتو و ماکروفر و .. 2- وسایل با مصرف وات پایین مثل بعضی از سشوار های کوچک، اپی لیدی و ابزار برقی کوچک و ... 3- وسایل برقی که دارای دکمه تغییر ولتاژ هستند یا هر دو ولتاژرو ساپورت میکنن مثل عموم لپتاپها و ...
اول از آخر شروع میکنم گروه سه که مشخصه که باید بیارید شک هم نکنید لپتاپ و ماشین اصلاح بنده که بسیار خوب اینجا کار میکنن. گروه دوم وسایل با مصرف پایین هستند، ما یه اپی لیدی آوردیم که آداپتورش با برق 220 کار میکرد برناممون این بود که اینجا براش یه آداپتور 110 پیدا کنیم در جریان جستجو یه مبدل 110 به 220 پیدا کردیم به قیمت 5.5 دلار که خیلی هم خوب کار میکنه این مبدل برای تا 50 وات طراحی شده و حجمش به اندازه یه آداپتور 6 ولت معمولیه، مثل همین مبدل برای تبدیل 110 به 220 هم هست که اگه وسیله ای دارید که 110 هست و میخواهید اون رو در سفر به ایران یا اروپا هم استفاده کنید خیلی به درد میخوره.
دسته اول هم ظاهرا براش یه راهکارهایی هست اما ما تجربه عملی براش نداریم، از اونجایی که ما ارادت خاصی به برند دلونگی داریم و در تهران زیاد به نمایندگی اون در شریعتی سر میزدیم، اینجا هم دنبال اتوی دلونگی بودیم که در خرید آنلاین یه شرکت انگلیسی بود که اتو رو با قیمت مناسب گذاشته بود و برای آمریکای شمالی هم یک مبدل 220 به 110 با توان 1800 وات مجانی میفرستاد! چندتا کامنت هم آدما گذاشته بودن که از اتو با مبدل استفاده کردند و راضین. اما من اینجا مبدل با این توان ندیدم و نمیدونم چنده. ما هم داشتیم وسوسه میشدیم که همون اتو رو آنلاین بخریم که فروشگاه کاستکو اتو های تفالش (در آمریکای شمالی تفال بر اساس شکایت شرکت تفلون با نام تجاری تی-فال T-FAL عرضه میشه) رو حراج کرد و ما هم ازهمون خریدیم.
 به هرحال از من گفتن هرچیزی رو که فکرمیکنید به درد میخوره بیارید با خودتون. (الان کلی به یاد دیگچه سنگی یزدیمون افتادم که نیاوردیم L)    

۱۳۹۱ دی ۱۸, دوشنبه

کمی در مورد کار و یک لیست


یکی از شاه کلیدهای موفقیت در پیدا کردن شغل درست کردن یه دیتابیس از شرکتها و موسسات فعال توی اون زمینه است. بررسی هدفمند اون دیتابیس دید خوبی به آدم میده، و تنها با داشتن یه دید خوب از بازار کار فعال در زمینه کاری موردنظر، میشه رفت سراغ قدمهای بعدی (مثل رزومه، استراتژی سرچ کار، ایجاد نتورک و ...). من خودم بیشتر در مورد همین قدمهای بعدی بود که مطلب خونده بودم و بیشتر تمرکزم روی این موارد بود بدون اینکه پایه درستی برای کاریابیم چیده باشم.
یه مثال میزنم فرض کنیم یه بندخدایی یکی از بهترین مهندس سیستمهای انتقال مخابراتی خاورمیانه بوده با کلی تجربه در شرکتهای بزرگ بین المللی و پروژههای بزرگ در سطح خاورمیانه، حالا پاشوده اومده اینجا و فکر میکنه که دیگه خونه پرش 2 ماه بیکار میمونه و بعد میره سر یه کار خوب و همه چیز هم عالی بدون دشواری! با تجربه ای که من از شهر مونترال دارم به نظر من ممکنه اما نه به این سادگی ها.
فرض کنید این بنده خدا رزومه خوب هم درست کرده که مو لادرزش نمیره، پر از کلید واژههای تخصصی و فتوحات اون آدم در پروژههای مختلف با ریفرنس های قابل اتکا. دیگه خوب میمونه چهار پنجتا اپراتور و چندتا وندور مطرح و یه لیست بلند بالا از شرکتهای کاریابی و  رزومه فرستادنهای پی رد پی. بعد که خبری نشد اون بنده خدا با عوض کردن استراتژی شروع میکنه به عوض کردن کلمات کلیدی و متنوع کردن سرچهاش، بعد  دوباره هیچی!! بعدشم قسم حضرت عباس که اگر خون دل بود ما خورده ایم، اگر رزومه و کاورلتر شرط است ما داشتهایم (تپلش هم)، اگر رزومه فکس کردن و بردن دم در شرکتها گواه است ما برده ایم و ... خلاصه آقا نگرد نیست ما گشتیم نبود.
اما خوب به نظر من یه جای کار میلنگه، درست که مونترال شهر کوچیکیه، درست که اینجا پایتخت نیست، درست که همه شرکتها بخاطر شرایط متزلزل سیاسی افراطیون فرانسوی از کبک رفتن و درست که مونترال بهشت جویندگان تحصیله نه جویندگان شغل اما به هر حال باز هم میشه به راحتی توش کار مهندسی پیدا کرد. اما نه توی همه زمینه ها و رشته ها!
برگردم به اون بنده خدا، خوب تو رزومش سراسر پروژهای رنگارنگه، خیلی هم خوب اما مگه چند تا پروژه انتقال مخابراتی تو مونترال فعاله؟ در این مورد خاص شاید %5 باز کار پروژه باشه و %70 نگهداری و خدمات به مشتری (maintenance, costumer care) و 25% تحقیق و توسعه، تازه اون 5% پروژه هم دست شرکتهایی که از لیست اون بنده خدا جا افتاده، در مورد اون 70% هم، من و اون بنده خدا هردو میدونیم که بهترین گزینه برای پست نگهداری کسیه که پروژه های زیادی دیده باشه ولی متاسفانه، کارمند امور استخدامی شرکتها دنبال خدمات به مشتری توی رزومه اون بنده خدا میگردن و کلی تخصص های نرم ( soft skill)  علاوه بر تخصص های معمول، توی اون زمینه انتظار دارن که توی اون رزومه پیدا نمیکنن.
خوب به نظر من اگه اون بنده خدا اون همه فتوحات و رزومه فلان و بهمان نداشت و با یه سابقه کار معمولی و تخصص کافی از اول دیتا بیسش رو کامل میکرد و زمینه های کاری هر شرکت رو پیدا میکرد بعد دقیقا تو همون زمینه رزومه میفرستاد همون یک ماه اول سر کار رفته بود.
این هم یک لیست ناکامل از شرکتهای مخابراتی که ممکنه به درد مخابراتی ها بخوره:

ACCEO Solutions Inc., Alstom, Banque Nationale, Bell, Behaviour Interactive, CAE, CSTC (Centre de la sécurité des télécommunications du Canada), Expertus, Fortem, GIRO, hybris Canada Inc. , kCentric Technologies inc., Libéo, MédiaMed Technologies Inc., Metro Richelieu inc., Mouvement Desjardins, Payza, Orckestra, Service canadien du renseignement de sécurité (SCRS), Silanis, Tecsys Inc., Teledyne DALSA Triotech, Tyco, Wajam, WhereCloud Inc. iWeb.

درواقع اینها شرکتهایی هستن که دهم این ماه میان دانشگاه ETS تو سالن ساختمان اصلی بساط پهن میکنن برای استخدام، این از مزایای بزرگ دانشگاه ETS هست که هر از چندگاهی این کار رو برای همه رشته ها انجام میده و درسته که هدفش کمک به بچهای همون دانشکده هست اما ورود برای عموم آزاده!
     




۱۳۹۱ دی ۱۲, سه‌شنبه

دشواری در کبک!!

داستان همذات پنداری من و آقای دشواری
آیا ما مهاجران در کبک دشواری داریم؟ یا خیلی هم عالی دشواری نداری که؟
چند روز قبل ویدئوی آقای دشواری رو آقای نبوی تو صفحه فیسبوک خودش به اشتراک گذاشته بود و کلی هم آدم، کامت مخالف با اشتراک گذاشتن و مسخره کردن اون پیرمرد دوستداشتنی در جواب پست ایشون گذاشته بودن.
من ویدئوی آقای دشواری رو خیلی قبل تر ازو اونیکه اینقدر مشهور بشه دیده بودم، طنز تلخی که برایند تضاد تاسف بار اصرار اون پیرمرد بر انکار مشکلات اون محله بود با وضوح انکار ناپذیر مشکلات اون محله از دریچه دوربین ، اون هم به دلیل ترس ازدست دادن همون حداقلی که اون آدم بهش راضی شده بود.
در اون زمان لهجه اون آدم و طرز استفاده اون از افعال و عدم تشخیص تفاوت صدا سیما و شهرداری_ که به یقین هرگزهیچ کدوم سرویسی به این بنده خدا نداده بودن که فرقشون رو بدونه!_ برام خیلی عجیب یا مسخره نبود که بخوام از دیدنش یا به اشتراک گذاشتنش احساس بدی داشته باشم یا بهش از این منظر نگاه کنم. اما بعد از خوندن کامنتهای پست آقای نبوی متوجه شدم بسیارند ادمهایی که صرفا چسبیدن به لهجه ابن آدم و یا دارن مسخرش میکنن و میخندن یا به خودشون گرفتن و به رگ غیرت آزری شون برخورده.
نوع فارسی حرف زدن این بنده خدا و فرانسه و انگلیسی حرف زدن من یه جورایی تو یه مایه است، داشتن لهجه فارسی توی حرف زدن به زبان انگلیسی یا فرانسه بهترین جای داستانه، تراژدی جریان اینکه به علت فقدان دایره لغات متنوع الینه شده در مغز  ، زمانی که مورد سوال قرار میگیرم مثل این پیرمرد آگاهانه یا ناخودآگاه با همون کلماتی که توی سوال از طرف پرسشگر مطرح شده و با همون لحن جواب میدم، مثلا اگه گزارش گر به جایی عبارت " شما اینجا چه دشواری هایی دارید" پرسیده بود " شما اینجا چه مشکلات/کمبود/کاستی/فقدان/نارضابتی ... دارید" این آقا الان به اسم دیگه ای مشهور شده بود.
اگه چند وقت دیگه دیدید که یه ایرانی تو فیسبوک کانادایی ها به آقای "difficultés" معروف شده بدونید که اون منم.